راستش نمیدونم از کجا شروع کنم ...
قضا و قدر ؟ سزا و جزا ؟ پاداش و جزا ؟
به نظرتون اینا خرافاتن؟
من آدمی هستم که به ازای هرکاری که انجام میدم منتظر پاسخ از کاینات بودم دست کم فکر میکردم که اینطورم ...
این روزا نشستم و فکر کردم دیدم من فقط منتظر تنبیه بودم از طرف خدا به خاطر هرکار بدی که انجام میدم و همیشه هم اتفاق می افتاد .
هیچوقت به خاطر کار خوبم انتظار چیزی از جانب خدا نداشتم یا دست کم بیشتر اوقات کار خوبم به چشم خودم نمیومد ... حالا این طرز فکر از کجا نشات می گیره و دلیلش چی میتونه باشه رو کاری ندارم ...
کاری ندارم کی توی ذهن من جا داده که خدا نشسته یه گوشه و منتظره من کار بدی انجام بدم که آتو ازم بگیره و بعععععضی وقتا از بین صدتا کار خوب به یکیش جواب میده ...
اما من یه تصمیم گرفتم :
اینکه دیگه خودمو تنبیه نکنم ...
گاهی حس میکنم زود بزرگ شدم ... زود خانوم شدم .... هنوز ازدواج نکردم اما به قول دوستام تم شخصیتم مادرانه س ...
شاید شخصیت من این باشه اما با این وجود فکر میکنم بازم یه جورایی یه وقتایی و یه جاهایی و یه کارایی رو به خودم مدیونم ...
دیگه خدا مواظبمه و موقع اشتباهاتم تنبیهم نمیکنه چون دیگه دوران تنبیه سراومده و خدای منم روشنفکرتر از خیلیاست ... کلی قراره با هم به تفاهم برسیم... :D
دلم میخواد بچه باشم و کمی بچگی کنم از الان شروع میکنم و تا هروقت که تصمیم دیگه ای گرفتم ادامه میدم ...